سیاوش نامه

شعر

۱ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۴ ثبت شده است

بی تو

 

نبودی و جوانی ام هدر شد

وجود من ز شادی بر حذر شد

 

نبودی و رسید عمرم به نیمه

بدون تو گذشت و بی ثمر شد

 

امید صبح فردایم تو بودی

نبودی و شب من بی سحر شد

 

خطر داره به راه عشق رفتن

ولی افسوس ، راهم بی خطر شد

 

تمام روح و جان من تو بودی

وجود من ز جانم بی خبر شد

 

به من گفتی جدایی مون دو ساله

نمیدونم چرا پس اینقدر شد

 

دعای هر شب و روزم تو بودی

دعاهایم چرا ، پس بی اثر شد

 

سفر با تو ، امیدم بود اما

غم و اندوه، با من همسفر شد

 

دلم سهم تو و،سهم من از عشق

شرر بر سینه و، خون جگر شد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۰۴ ، ۱۶:۴۸
سیاوش اکراد