بی تو
نبودی و جوانی ام هدر شد
وجود من ز شادی بر حذر شد
نبودی و رسید عمرم به نیمه
بدون تو گذشت و بی ثمر شد
امید صبح فردایم تو بودی
نبودی و شب من بی سحر شد
خطر داره به راه عشق رفتن
ولی افسوس ، راهم بی خطر شد
تمام روح و جان من تو بودی
وجود من ز جانم بی خبر شد
به من گفتی جدایی مون دو ساله
نمیدونم چرا پس اینقدر شد
دعای هر شب و روزم تو بودی
دعاهایم چرا ، پس بی اثر شد
سفر با تو ، امیدم بود اما
غم و اندوه، با من همسفر شد
دلم سهم تو و،سهم من از عشق
شرر بر سینه و، خون جگر شد